سلامی به پاکی بی صداترین فریادها که حرمت سکوت دوستی ها را نمی شکند و به آرزوی وصلش پیوند میزند..
کاش آسمان حرف کویر را میفهمید و اشک خود را نثار گونه های او می کرد...
کاش در قاموس غصه ها معنای سنگین لبخند گم نمی شد...
کاش قلبهامان آنقدر خالص بود که دعاها قبل از پایین آمدن دستها مستجاب میشد...
کاش واژه صداقت آنقدر با لبها صمیمی بود که دیگر برای بیان کردنش نیازی به شهامت نبود...
و کاش مرگ معنی عاطفه را میفهمید...
در پناه نیلوفرانه ای از عشق عاشق بمانید.
....تقصیر من بود که برای دیدنش نفسهای بیهوده ام را میشمردم. نباید گره خیال و خاطره را از حقیقت روز مرگی باز میکردم که رویای آفتابی بودن با او برای یک عمر سرگردانی من کافی بود.....
سلام فهیمه ....
فهمیه عزیز سلام
ممنونم که رد پایی از صفا و صمیمت بر روایت دلتنگی ام برجا گذاشتی....
با تبادل لینک موافقی ..؟
منتظر پاسخم ...
سلام
ممنون که بهم سر زدین در مورد تبادل لینک هم خوشحال میشم
موفق باشین