اول به نام عشق، دوم به نام تو، سوم به یاد مرگ. بر لوح شیشه ای قلبم می نویسم: یا تو و عشق، یا من و مرگ
سرنوشت ننوشت گر نوشت بد نوشت اما باور کن نمی توان سرنوشت را از سر نوشت
یک دل که به یک لحظه دو صد عشق پذیرد بگذار چنین قلبی ز اندوه بمیرد بی عشق و محبت نتوان زیست و لیکن یک دل نتواند دو محبت بپذیرد
بنجره دلت رابر روی عشق باز کن اگر نتوانستی بدان قبلاکسی وارد شده
اوللللللللللللللللللللللللل سلام امید وارم حالتون خوب باشه من بعد چند ماه دوباره اومدم اگه وقت کردین به منهم سری بزنید خوشحال میشم
یا علی
سلامی به زلالی باران
وبلاگت حرف نداره
اومدم مهمونت شدم تشریف نداشتی گفتم
روی در کلبه ات یادگاری بنویسم که بدونی دوستت هستم
در کلبه بارونی من هم به روی تو بازه
منتظرم بیای تا خاک قدمهاتو فرش زمینم کنم
شاد و سبز باشی
salam web log shoma vagan jaleb bood omidvaram movafag bashid
bay azizam bay
سلام
از بس زیبا بودکه مجبور شدم ازشعر های اون استفاده کنم البته با شرمندگی و اجازه شما ممنون