زدی آتیش به دلم اما بازم دوست دارم
اگه از جاده بیای پاتو رو چشمام میزارم
اگه باز یه بار دیگه به هم بگی دوسم داری
عکستو به جای ماه تو دل شبهام میزارم
این لبای عاشقم بی تو صدائی نداره
این چشای دربدر ببین فقط تو رو داره
حالا یه روز میای که خیلی دیره
دل عاشق من تو غصه گیره
می خوام بدونی باشی و نباشی
کسی جات و تو این دل نمیگره
غروبا که آسمون دلش میگیره بیش و کم
من میخوام داد بزنم بهت بگم عاشقتم
من می خوام داد بزنم که تو فقط مال منی
باید از جاده بیایو این طلسمو بشکنی
سلام .خسته نباشی
ممنون که به کلبه ی تنهاییم سر زدی و شدی روشناییه کلبه .
من باز هم دوستت دارم... شعر قشنگیه
اونور این شب کلک منو ترانه تک به تک
خونه می ساختیم روی آب دریا می ریختیم تو الک
مسافرای کاغذی رد شده بودن از غبار
تو قصه باقی مونده بود شیهه ی اسب بی سوار
گفته بودن صدتا کلید برای ما جا می ذارن
مزرعه های گندم و برای فردا می ذارن
فردا رسید وخوشه ای تو دستمون باقی نموند
سقف ستاره ها شکست رو سرمون طاقی نموند
تو سفرمون همیشه سین ستاره کم بود
همیشه تا رسیدن فاصله یک قدم بود
تو بازیه کلاغ پر هیچکی نشد برنده
قصهء ما همین بود پرنده بی پرنده
موفق باشی
سلام ممنوننم که بهم سر زدینو از شعر امید استفاده کردین
اما ایکاش از یکی دیگه از شعراش استفاده می کردین به دلایلی شمام دست گذاشتین روی نقطه ضعف من
وبلاگ شمام خیلی قشنگه بازم بهم سر بزنین
من همین روزا آپ میکنم
سلام
خوبی
بازم قشنگ می نویسی ٫ می خوام یه سوال بپرسم می تونم اگه بخوام ٫ از شعر هات استفاده کنم البته با هماهنگی قبلی اگه ماله خودت هست ٫ برای چیش حالا بعدا می گم ٫ زیبا می نویسی ..
خداحافظ